پرتقال سال 1813. گروهی از فراران که "اوبادیه هاکسویل" دشمن قدیمی "شارپ" نیز در بین آنهاست، دو زن شامل همسر یکی از افسران بلند پایه انگلیسی را به گروگان می گیرند. به "شارپ" 60 اسلحه به همراه یک گروه راکت انداز داده می شود تا آن زن را آزاد کند...
هنگ جنوب تحت فرماندهی "سیمرسون" احمق و ترسو، خواهر زاده اش "گیبونز" و دوستش "بری" وارد اسپانیا می شوند. به دلیل بی کفایتی او در انجام یک ماموریت مبنی بر منفجر کردن پل دشمن، پرچم بریتانیا به دست نیروهای فرانسوی می افتد. او تلاش می کند "شارپ" را مقصر جلوه دهد اما "وسلی" متوجه شده و او را به مقام کاپیتانی ارتقا می دهد...