هفت نوجوان درمی یابند که آینه های اتاق خوابشان دروازه ای به دنیای دیگر است و به قلعه ای شگفت انگیز منتقل می شوند. در آنجا، دختری با ماسک گرگ آن ها را به بازی دعوت می کند.
با زیرنویس چسبیده
هنگامی که الهه جنگ در بدن دختری جوان تناسخ می یابد، سیا یک یتیم خیابانی متوجه می شود که قرار است از او محافظت کند و جهان را نجات دهد. اما تنها در صورتی که بتواند با گذشته خود روبرو شود و شوالیه زودیاک شود...
سرهنگ رینولدز به همراه تیمی از دانشمندان به کار خود برای زنده کردن مردگان جهت استفاده های نظامی ادامه می دهند. وقتی او با پسرش کرت بحث می کند او به همراه دوست دخترشجولی با موتور سیکلتی به پا فرار می گذراند اما بر اثر حادثه ای جولی می میرد. کرت بدن او را به آزمایشگاه برده و...
کِی اوسانای به همراه همسرش کوزوئه و دخترش روری زندگی آرام و خوشبختی را تجربه میکنند، اما همسر و دخترش در یک تصادف جان خود را از دست میدهند. زندگی کِی ناگهان تغییر میکند. یک روز، مردی به نام آکیهیکو میسومی سراغ کِی می آید و به او میگوید که در روزی که کوزوه و روری درگذشتند، روری که برای کِی کاملاً غریبه بود، قصد دیدن او را داشته است. آکیهیکو درباره یک زن به نام روری ماساکی به او توضیح میدهد...
با زیرنویس چسبیده
موتور سوار حرفه ای "باد کلای" به کالیفرنیا سفر می کند تا بار دیگر در مسابقات شرکت کند.در طول راه او با زنهای مختلفی آشنا می شود که تنهایی او را پر می کنند اما تنها یک زن از گذشته او است که می تواند این کار را کاملا برای او انجام دهد...
با زیرنویس چسبیده
یک مرد جوان مجبور می شود به یک شرکت تاریک کریسمس بپیوندد که هدایای بدی را به بچه های بد تحویل می دهد...
"ماری" پروفسور ادبیات انگلیسی در دانشگاه پاریس است.او 25 سال است به "جین" ازدواج کرده و با خوشبختی زندگی می کند.در تعطیلات تابستانی که آنها به سواحل جنوب فرانسه رفته اند "جین" برای شنا عازم دریا می شود اما دیگر بازنمی گردد.بدون داشتن هیچ سرنخی از جسد و مرگ او "ماری" طوری رفتار می کند که به نظر می رسد همسرش هنوز زنده است...
آکیرا به عنوان وکیل کار می کند. یک روز، او با مشتری سابق خود، ری ملاقات می کند، که از آکیرا می خواهد که پیش زمینه شوهر فقیدش دایسوکه را بررسی کند...
یو کاتایاما مرد جوانی است که در روستای دورافتاده اما زیبای کامونمورا زندگی می کند. او از کودکی در آنجا زندگی کرده و به دلیل حادثه ای در گذشته قادر به ترک آنجا نیست. یو برای پرداخت بدهی مادرش در زباله دانی کار می کند.یک روز، میساکی ناکای از توکیو به کامونمورا باز می گردد. یو و میساکی دوستان دوران کودکی بودند. بازگشت او یو را تغییر می دهد...