یک پلیس سایبورگ لس انجلسی بازنشته مجبور میشود خارج از زمان بازنشتگی اش اقدام به دستگیری همکار قدیمی اش کند. همکار قدیمی او در حال قاچاق اطلاعات به یک سازمان ترروری است که در حاله توطئه برای ترور مقامات دولتی هستند...
داستان فیلم در مورد پدر و مادر کارگردان مشهور سوئدی، اینگمار برگمان می باشد. در سال 1909، پدر او هنریک برگمان که مرد فقیری بود عاشق آنا، دختری از یک خانوادهی ثروتمند می شود. پس از ازدواجشان، هنریک بعنوان یک کشیش در شمال سوئد مشغول به کار می شود. اما پس از چند سال، آنا دیگر نمی تواند زندگی با مردم آنجا را تحمل کند...
آلمان، سال 1945، با پايان جنگ جهاني دوم، «لئوپولد کسلر» (بار)، جوان آلماني تبار، از امريکا به زادگاه اجدادي خود باز مي گردد. عموي «لئو» (ياگارت)، او را به عنوان مأمور قطار به کار مي گمارد و خيلي زود «لئو» با «کاتارينا» (سوکووا)، دختر رئيس راه آهن، آشنا مي شود و ازدواج مي کند. در حالي که پس از چندي نازي هاي متعصب، که کماکان به خرابکاري ادامه مي دهند، از «لئو» مي خواهند تا با جاسازي بمبي در قطار، آن را منفجر کند...
در اواخر قرن نوزدهم قایقی مهاجران سوئدی را به سمت جزیره ای در دانمارک می برد. "لس" و پسرش"پله" برای یافتن کار به دانمارک می روند. آنها کاری در مزرعه پیدا می کنند اما در بدترین شرایط رفاهی قرار دارند. اما هیچکدام از آنها حاضر نیستند دست از رویای خود مبنی بر بدست آوردن یک زندگی خوب دست بکشند...
قرن نوزدهم؛دانمارک.دو خواهر بالغ در دهکده ای دورافتاده به همراه پدر خود که پیشوای با شرافت کلیسای دهکده است زندگی می کنند.با اینکه هر دو موقعیتی برای ترک دهکده پیدا می کنند،آنها تصمیم می گیرند مانده و به پدر و کلیسا خدمت کنند.پس از چند سال زنی فرانسوی پیدا شده و از آنها درخواست می کند او را بپذیرند و...
آستریکس کوچک به همراه اوبلیکس، آخرین جنگجویان آزاد روستای "گاول" پس از حمله ی روم، ماموریت دارند یک بشکه ای که حاوی مواد جادویی است را به دست پسر عموی آستریکس که می خواهد با ارتش روم بجنگند، برسانند.
"فیشر" افسری پلیسی در اروپا،بوسیله روشهای بحث برانگیزی که توسط مربی خلع شده اش نوشته شده است در مورد یک مظنون به قتلهای سریالی تحقیق می کند...
او که برای مشتریانش به نام داگمار شناخته می شود، یک دختر باکلاس سوئدی در کپنهاگ است. پس از دو سال، او آماده است تا کار را ترک کند، و ما او را دنبال می کنیم که امیدوار است آخرین روز او در تجارت باشد.
با زیرنویس چسبیده
در سال 1890،"پونتوس" نویسنده ای گرسنه در خیابانهای کریستیانا به امید یافتن عشق و فرصتی برای چاپ کارش سرگردان است.اما تمام چیزی که می بیند رنج و شکست است در حالیکه احساسش نسبت به واقعیت به مرور رنگ می بازد...