پرسیوال، پسری مهربان، پس از مرگ پدربزرگش توسط یک شوالیه مرموز، سفری بزرگ را در جستجوی حقیقت آغاز می کند. او در این سفر با چالش های زیادی روبرو می شود، اما با پشتکار و شجاعت خود، به دنبال حقیقت می رود.
عهد: داستان موسی یک مجموعه حماسی سه قسمتی است که به بررسی زندگی موسی و ظهور او از طرد شده و قاتل به پیامبر و آزادی عبرانیان می پردازد.
ده سال پیش، دروازه ای که دنیای واقعی را به دنیای هیولاها متصل می کرد، باز شد. برخی از افراد عادی قدرت شکار هیولاها را دریافت کردند. سونگ جین-وو، یک شکارچی ضعیف، یک سیاه چال پنهان با سخت ترین درجه سختی را پیدا می کند. او در آنجا یک قدرت عجیب دریافت می کند که به او امکان می دهد سطح خود را بالا ببرد.
در هر قاره، در هر اقیانوس، فتح مناظر یخ زده و بیابان های سوزان - پستانداران همه جا هستند. سر دیوید آتنبرو نبوغ پشت موفقیت آنها را آشکار می کند.
تورپین به سفری بیمعنی و خطرناک میرود و درنهایت با بیمیلی رهبر یک گروه قانون شکن میشود. در بازگویی این داستان قرن هجدهمی، تورپین که معروفترین راهزنی است که کمترین شباهت را به راهزنان دارد، بیشتر موفقیتش را مدیون جذابیت، خودنمایی و موهای فوقالعادهاش است.
پادشاهی فورلند یک کشور جزیره ای است که در شمال اقیانوس اطلس واقع شده است. این کشور به طور مشخص دارای 52 کارت بازی "X" است که به عنوان منشاء اصلی کارت های بازی در نظر گرفته می شود. این کارت ها که هر کدام دارای یک توانایی ماوراء طبیعی هستند، می توانند قدرت خود را به یک فرد واجد شرایط، یعنی یک «بازیکن» اهدا کنند. روزی کارت های «ایکس» که قرار بود تحت حمایت دولت باشد، در سرتاسر کشور پراکنده شد و به دلیل اختیاراتی که افراد به دست آورده بودند، دردسرهای زیادی را به وجود آورد. در خفا، پادشاه ماموریتی را به پینوکل، یکی از بزرگترین شرکت های کشور سپرد: پیدا کردن کارت هایی برای پایان دادن به هرج و مرج محیط. روز، فین، کریس، لئون، وندی و ویجی کارمندان ساده خودروساز پینوکل هستند. در شب، آنها اعضای "High Card" هستند، یک گروه مخفی متشکل از بازیکنانی که ماموریت آنها جمع آوری کارت ها است.
وقتی کیوتاکا وارد دبیرستان نخبگانی می شود که توسط دولت حمایت می شود، متوجه شد که این سیستم آموزشی به طور کامل بر اساس شایستگی دانش آموزان است.
یک زن جوان تیز هوش و شجاع که به جرم قتل متهم می شود، به طور غیرمنتظره ای به بدنام ترین قانون شکن در قرن هجدهم انگلستان تبدیل می شود. وقتی روح جادویی به نام بیلی ظاهر می شود، نل متوجه می شود که سرنوشت او بزرگتر از آن چیزی است که او تصور می کرد.
در سال 2005، در یکی از حومه های فرانسه، یک قاچاق مواد مخدر شبکه خانواده ای از فروشندگان مواد مخدر را در هم می شکند. دریس، یک دانش آموز باهوش، مجبور می شود تجارت خانوادگی را به دست بگیرد و در یک مارپیچ رو به پایین حرکت می کند. ویلیام، یک پلیس جوان جاه طلب و ایده آل گرا، روبروی او قرار دارد که تمام تلاشش را برای متوقف کردن او انجام می دهد. مبارزه بی امان آنها آنها را از حومه شهر به دره اوریکا می برد.