هونگ تائهرا زندگیای را پیش میبرد که همه به آن حسادت میکردند، با یک شوهر عالی و یک دختر دوستداشتنی. با این حال، زمانی که خاطرات سرکوب شده دوباره ظاهر می شوند، زندگی او تغییر می کند.
یک درام فانتزی-عاشقانه درباره یک بت ناشناخته، وو یون وو، که بدنش توسط لمبری، خدای این جهان تسخیر شده بود...
داستان سریال در مورد یک بازیکن هندبال است که برای مراقبت از خانواده اش مجبور است یک مغازه بقالی را هم مدیریت کند...
یک ملکه با روحیه سعی می کند پسران مزاحم خود را مهار کند تا یکی از آنها را پادشاه بعدی چوسون کند، در حالی که رقبای او برای ربودن تاج و تخت رقابت می کنند.
یک پرونده طلاق 2 تریلیون وون که کشور و زنی را که به دنبال انتقام از ثروتمندترین مردم کره است شوکه کرد.
دقیقا در زمانی که دست یافتن به امید و آرزوها، به امری محال تبدیل می شود، یک شمشیرباز جوان و با انگیزه، در مسیر رسیدن به اهدافش با مردی جوان و تلاشگر رو به رو می شود که به دنبال ساختن دوبارۀ زندگی اش است.
داستان این سریال فانتزی حول افرادی می چرخد که زندگی جاودانه ای دارند. دان هال (Lee Jin Wook) ششصد سال پیش یک افسر نظامی بوده که در حین انجام یک ماموریت تبدیل به یک بولگاسال شده و از آن زمان تاکنون یک زندگی جاودانه داشته است؛ مین سانگ وون (Kwon Na Ra) زنی است که در طول ششصد سال گذشته مرتب مرگ و تناسخ را تجربه میکند در حالیکه زندگی های قبلی خود را نیز به یاد دارد…
سریال در آینده ای نه چندان دور، جایی که بیماری های عفونی به یک امر عادی تبدیل شده اند، رخ می دهد. در یک آپارتمان تازه ساخت که در آن شهروندانی از قشر های مختلف جامعه زندگی میکنند، یک نوع بیماری جدید، همه چیز را تغییر می دهد…
هتل دل لونا، یک هتل قدیمی و متفاوت واقع در مرکز شهر سئول است. جانگ مان وول (IU) هزار سال است که مدیر این هتل بوده. او بخاطر گناهی که انجام داده در این هتل محبوس شده. تنها راه فرار او پیدا کردن کسی است که گناه بدتری نسبت به خودش انجام داده باشد اما او حتی به یاد نمی آورد چه خطایی ازش سر زده و در عین حال مجبور به نگهداری از هتل هم میباشد جایی که مشتریان آن تنها ارواح هستند…