عارف و زکریا دو رقیب کبابی در یک کوچه هستن.با اومدن دو ایتالیایی به نام های زولا و چاوی به محله ،زندگی عارف و زکریا زیر و رو میشه. چاوی با عکسی قدیمی در دستش به محله اومده و شروع به گشتن دنبال پدرش میکنه. زکریا و عارف بخاطر این بچه که بعد از سالها سر و کلش پیدا شده نگران میشن. این دو رقیب همیشگی مجبور به همکاری با هم دیگه میشن. در بین تموم این اتفاقا زولا عاشق خوشگلترین دختر محله آزرا میشه؛ در حالی که آزرا با پسر عارف یعنی احمد یه عشق پنهونی رو داره تجربه میکنه. رقابت،عشق،راز ها،تعقیب و گریز؛ ببینیم همه اینها توی این محله کوچیک جا میشه؟
مون کانگ تائه (Kim Soo-Hyun) فردیست که از بسیاری از قابلیت های عالی از جمله جذابیت ، هوش ، صبوری ، توانایی همدردی با دیگران برخورددار است ، او که به عنوان یک مددکار بهداشت در بخش روانپزشکی مشغول به کار است با حقوق بسیار کمش ، از برادر خود که 8 سال از او بزرگتر و مبتلا به بیماری اوتیسم است نیز مراقبت میکند از طرفی ، گو مون یونگ (Seo Ye-Ji) که نویسنده محبوب داستان های کودکانه است ، فردیست بسیار متکبر و خودخواه و بی ادب که از اختلال شخصیت ضد اجتماعی رنج میبرد و…
به گروهی از افراد به فرماندهی ژنرال نایرد دستور میدهند تا ششمین شاخه از نیروهای مسلح آمریکا را تحت عنوان نیروی فضایی تشکیل دهند و…
در دهه ی نود میلادی گروهی از نوجوانان دور هم جمع شده اند و تصمیم دارند کاری کنند که معلم محبوبشان عاشق شود. هدف آن ها این است که این معلم دلیلی برای ماندن در شهرشان داشته باشد و شهر را ترک نکند.
داستان کارمندان یک شرکت کوچک که برای آوردن شادی به دنیایی عجیب و غریب و در عین حال رنگارنگ خود تلاش می کنند.
این داستان ، ماجرای پنج دوست را روایت میکند که همه در سال 1999 وارد دانشکده علوم پزشکی شده و اکنون در یک بیمارستان به عنوان پزشک مشغول به کار هستند و طی اتقاقی درگیر ماجرایی شده و…
پسری جوان به نام آبیشک که تازه مدرک مهندسی خود را گرفته است، به علت کمبود کار مجبور میشود به عنوان مشاور دهداری در یک روستای دورافتاده مشغول به کار شود و...