« دليله » ( لامار ) مىكوشد تا دل قهرمان شكستناپذير ، « شمشون » ( ماتيور ) را به دست آورد . اما پس از اين كه از « شمشون » ، بىمهرى مىبيند با دشمنانش هم دست مىشود و به لطف اغوا ، راز قدرت افسانهاى او را در مىيابد .
در قرن پانزدهم فرانسه پس از نزدیک به صد سال جنگ با انگلستان شکست خورده و به یک ویرانه تبدیل می شود. "ژاندارک" دختر چهارده ساله کشاورز ادعا می کند زمزمه هایی از بهشت شنیده مبنی بر اینکه او هدایت ارتش خدا را بر عهده بگیرد و "چارلز هفتم" را به عنوان پادشاه فرانسه برگزیند...
دو آدمکش حرفه ای وارد شهر کوچکی شده و سرپرست ایستگاه گازرسانی آنجا را به قتل می رسانند."رردون" بازرسی بیمه برخلاف خواست رئیسش پرونده را دنبال می کند...
"ویلسون" بازرس کمیسیون جنایتهای جنگی،در جستجوی "فرانز کیندلر"،مغز متفکر هولوکاست که هویت خود را تغییر داده است.او دوست قدیمی "کیندلر" را آزاد کرده و او را تا کانکتیکات تعقیب می کند.تنها سرنخ او،علاقه شدید "کیندلر" به ساعتهای عتیقه است و...
یک دکتر بی رحم و دانشجوی جوانش از طرف تامین کننده غیر قانونی اجسادش مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و...
لاکسی یک منجی کشتی اهل فلوریدا است که عاشق کاپیتان یکی از کشتی هایی شده است که در ساحل کی وست خراب شده بود. رابطه ی عشقی آن ها بعد از ورود فرد دیگری به این رابطه، پیچیده شده و در نهایت به اتفاقی غم انگیز ختم می گردد...
یک کارآگاه استخدام می شود تا از زندگی یک خواننده که به تازگی یک فروشگاه بزرگ را از مالک فاسد آن به ارث برده محافظت کند...
پس از اینکه مامور راه آهن خانواده جسی را مجبور به تخلیه اجباری از مزرعه شان می کند، جسی و فرانک تصمیم به انتقام می گیرند...
"مارک بردن" معاون کمیسر مدرسه ای را در شرایط وحشتناکی پیدا کرده و تصمیم می گیرد خود کنترل آنرا بدست گیرد.او همکاری پسران را بدست آورده و عاشق خواهر رهبر آنها می شود...
« ادى تيلر » ( فاندا ) به دليل سرقت به زندان مىافتد و پس از آزادى سوگند مىخورد كه از راه راست منحرف نشود. او با « جون گراهام » ( سيدنى ) ، ازدواج مىكند. اما سايهى سنگين گذشته ، آنان را رها نمىكند.