با دوبله فارسی
"داک" تبهکاری باهوش به تازگی از زندان رها شده است نقشه ای ماهرانه برای سرقتی میلیون دلاری در سر دارد.برای انجام این نقشه او چند همدست دیگر استخدام می کند.در نگاه اول همه چیز نقشه به درستی پیش می رود اما حادثه ای همه چیز را به هم می زند...
فرانک بیگلو متوجه می شود مسموم شده و تنها چند روز دیگر زنده است.او تصمیم می گیرد شخصی که اینکار را کرده و دلیلش را پیدا کند...
نویسنده ای دیوانه یک پیشخدمت را به قتل می رساند.او برای مخفی کردن جسد از برادرش کمک گرفته و او را تبدیل به مضنون اصلی قتل می کند...
“برت” از دوران کودکی عاشق اسلحه بوده. پس از ترک ارتش به همراه دوستانش به یک کارناوال می رود، جایی که با “آنی” دختری بینظیر که به اندازه او عاشق اسلحه است آشنا می شود. آن دو با هم ازدواج می کنند اما “آنی” با وضعیت مالیشان کنار نمی آید. آنها دست به چند سرقت می زنند و “برت” طبیعت واقعی زنی که دوست داشته را می بیند...
زنی که از جنون سرقت رنج می برد، در اقدامی برای بهبود وضعیتش هیپنوتیزم می شود. پس از مدت کوتاهی او خود را در صحنه یک جنایت پیدا کرده، در حالیکه هیچ حافظه ای نداشته و راهی برای اثبات بیگناهی اش پیدا نمی کند...
"موروکامی" کارآگاه جوان دایره جنایی در اتوبوس مورد سرقت قرار گرفته و اسلحه خود را از دست می دهد.او که سرافکنده و خشمگین است تلاش می کند اسلحه اش را پیدا کند تا اینکه توسط کاراگاهی با تجربه و مسن با نام "ساتو" راهنمایی و کمک می شود...
در سال 1831،”چارلز ادر” ایرلندی به استرالیا می رود تا به کمک پسر عموی خود که اخیرا به مقام فرمانداری رسیده یک زندگی جدید را آغاز کند.وقتی او به آنجا می رسد با زمین دار قدرتمند “سم فلاسکی” آشنا شده و قصد تجارت با او می کند…
"فرانچسکا" و "والتر" دو تبهکار در شمال ایتالیا هستند که برای گرفتار نشدن توسط پلیس "فرانچسکا" به گروهی از زنان کارگر می پیوندد.او با "سیلوانا" و "مارکو" آشنا می شود.این چهار شخصیت وارد نقشه ای پیچیده می شوند که شامل سرقت،عشق و قتل می باشد...
« آرتور كودى جارت » ( كاگنى ) ، آدمكش روان پريش و سر دستهى گروهى از تبهكاران ، به زندان افتاده است . كارآگاهى ( اوبراين ) با ظاهر مبدل در زندان هم سلول او مىشود تا اطلاعاتى دربارهى گروه « جارت » به دست آورد .
بر حسب یک اتفاق، زنی بی رحم به کیفی حاوی شصت هزار دلار پول نقد برخورد کرده و تصمیم می گیرد کیف را به هر قیمتی حتی قتل، نزد خود نگه دارد...